اهتمام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به نشر حدیث
رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از نظر شعاع مکانی و زمانی دارای ویژگیهای منحصر به فرد است. اسلام از نظر شعاع مکانی از آغاز به سرزمین حجاز محصور نبوده، بلکه سرتاسر کره خاکی را دربر میگرفت. راز نامههای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به زمامداران ایران، روم، مصر، حبشه و... همین امر بوده است.(98) شاهد مدعا آیاتی است که از چیره شدن اسلام بر تمام ادیان و مذاهب گزارش کرده است: هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون(99) اوست کسی که فرستاده خود را با هدایت و آیین درست روانه کرد، تا آن را بر هر چه دین است فائق گرداند. هر چند مشرکان را ناخوش آید.
و نیز آیاتی که مخاطب رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را تمام جهانیان دانسته است؛ نظیر آیه: و أرسلناک للناس رسولا(100) و تو را به پیامبری برای مردم فرستادیم. و آیه: و أرسلناک الا رحمة للعمالمین(101) و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.
اگر قرار باشد اسلام جهان شمول و جاودانه باشد، آیا میتوان انتظار داشت که پیام رسان آن به ابلاغ آموزههای دینی و قالب حدیث تنها به مخاطبان خود در حال حیات میاندیشیده و از کوشش و تمهید راه کارهایی برای نشر آن غفلت نموده باشد؟!. پیداست پاسخ منفی است.
خوشبختانه در سیره قولی و عملی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شواهدی دال بر این اهتمام وجود دارد.
از جمله شواهد محکم، روایت معروف رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که از نگاه برخی از محدثان به حد تواتر رسیده است.(102) روایت این است: من حفظ من امتی أربعین حدیثا مما یحتاجون الیه فی أمر دینهم بعثه الله - عزوجل - یوم القیامة فقیها عالما هر کس از امت من چهل حدیث در زمینه نیازهای دینیشان حفظ کند، خداوند - عزوجل - او را روز قیامت فقیه عالم برخواهد انگیخت.(103)
مهمترین پیام این حدیث، اهمیت نشر حدیث است. در نظر داشته باشیم که وقتی قرار باشد هر مسلمانی تا روز قیامت با عنایت به این روایت، خود را مسئول حفظ و نشر حداقل چهل حدیث بداند، مجموعا چه حجم فراوانی از احادیث در گستره زمانی در میان مسلمانان منتشر خواهد شد.(104)
تاریخ حدیث گواه است که بسیاری از اندیشوران مسلمان به تشویق این روایت به گردآوری چهل حدیث و نشر آن - هرچند غالبا با شرح و تفسیر - روی آوردند و ظهور پدیده اربعینیات در تاریخ حدیث از ثمرات بسیار مبارک همین حدیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است، که از رهگذر آن ضمن حفظ بخشی از میراث روایی از خطر نابودی، بخشی از معارف حدیثی تبیین شده است.(105)
مورخان و محدثان به اتفاق نقل کردهاند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطابه خود در حجة الوداع که به تذکار، مهمترین آموزههای دینی و اخلاقی اختصاص یافت، فرمود: فلیبغ الشاهد الغائب؛ پس باید شاهد به غائب ابلاغ کند.(106)
و نیز در خطابهای در مسجد خیف فرمود: خداوند شاد سازد بندهای را که گفتار مرا شنیده و به گوش جان سپرد و آن را به کسی که نشنیده برساند، که چه بسا کسی دانش را برای کسی حمل میکند که از او داناتر است، و چه بسا کسی که دانش برای غیر دانا حمل میکند.(107)
ابلاغ حاضران به غائبان نظیر آیه: لأنذرکم به و من بلغ(108) بر فراگیری زمانی رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نظر دارد.
3. اهتمام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به کتابت حدیث
ممکن است کسی به رغم اتقان ادله و شواهد پیشین تنها به اهتمام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حفظ و نشر حدیث به صورت شفاهی تن دهد. و اصطلاحا مدعی باشد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تنها به فرهنگ شفاهی نشر حدیث توجه داشت و به فرهنگ مکتوب توصیهای نداشتهاند. در این صورت اگر ادعا شود که پس از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) عدم توجه به فرهنگ مکتوب روایات از سوی خلفاء که به صورت ممانعت از کتابت حدیث انجام گرفت، همسو با شیوه تعامل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با روایات بوده است، پاسخ به آن تا حدی دشوار است. هر چند طبق این ادعا خلفاء میبایست به نشر شفاهی روایات اهتمام کامل نشان میدادند، در حالی که طبق شواهد تاریخی ممانعت، شامل کتابت و نقل بوده است.
با این حال اثبات اهتمام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به کتابت حدیث، راه هرگونه شبهه و تردیدی را در این باره میبندد و کار توجیه عملکرد خلفاء را با دشواری جدی روبرو میسازد.